داستان زور بدون زور زدن
نوشته شده توسط : reza

داستان زور بدون زور زدن

آورده اند که در کنفرانس تهران روزی چرچیل، روزولت و استالین بعد از میتینگ های پی در پی آن روز تاریخی، برای خوردن شام باهم نشسته بودند.
[تصویر: 0.667694001288715804_cherchil-tehran.jpg]
در کنار میز یکی از سگهای چرچیل ساکت نشسته بود و به آنها نگاه میکرد، چرچیل خطاب به همرهانش گفت؛ چطوری میشه از این خردل تند به این سگ داد؟ روزولت گفت من بلدم و مقداری گوشت برید و خردل را داخل گوشت مالید و به طرف سگ رفت و گوشت را جلوی دهانش گرفته و شروع به نوچ نوچ کرد، سگ گوشت را بو کرد و شروع به خوردن کرد تا اینکه به خردل رسید، خردل دهان سگ را سوزاند و از خوردن صرف نظر کرد.
بعد نوبت به استالین رسید. استالین گفت هیچ کاری با زبون خوش پیش نمیره و مقداری از خردل را با انگشتهایش گرفته و به طرف سگ بیچاره رفته و با یک دستش گردن سگ را محکم گرفته و با دست دیگرش خردل را به زور به داخل دهان سگ چپاند، سگ با ضرب زور خودش را از دست استالین رهانید و خردل را تف کرد.
در این میان که چرچیل به هر دوی آنها میخندید بلند شد و گفت؛ دوستان هر دوتاتون سخت در اشتباهید! شما باید کاری بکنید که خودش مجبور بشه بخوره، روزولت گفت چطوری؟ چرچیل گفت نگاه کنید! و بعد بلند شد و با چهار انگشتش مقداری از خردل را به مقعد سگ مالید، سگ زوزه کشان در حالی که به خودش میپیچید شروع به لیسیدن خردل کرد! چرچیل گفت دیدید چطوری میتوان زور را بدون زور زدن بمردمان احمال کرد!


داغ کن - کلوب دات کام کسب درآمد با جستجو در گوگل
کسب درآمد با جستجو در گوگل کسب و کار سالم و اصولی در اینترنت

:: موضوعات مرتبط: داســــــــــــــــــــــــــتان , ,
:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 مرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: