تفاوتهای ۸ گانه در سایهروشنهای رفتاری زنان و مردان
تفاوتهای ۸ گانه در سایهروشنهای رفتاری زنان و مردان
مدتهاست که تفاوت بین زنان و مردان در جوامع امری چالشبرانگیز است و غالباً به آن از منظر جنسیتی نگریسته شده و مردان بر زنان برتری و غلبه داشتهاند. امروزه با گسترش تساوی حقوق زن و مرد در جوامع، میزان آگاهیها نسبت
به تفاوتهای این دو جنس بیشتر شده است.
تفاوتهای فیزیکی
تفاوتهای فیزیکی زن و مرد از نظر قد، وزن و آناتومی بدن انکارناپذیر است. مردان غالباً قدرت جسمی بیشتری داشته و ساختار ماهیچهای قدرتمندتری دارند. علاوه بر این پوست ضخیمتری داشته و آسانتر قدرت خود را بهکار میبندند. مفاصل آنها برای پرتاب اشیا ساخته شده و اسکلت بدن آنها مقاومتر و محکمتر از اسکلت زنان است. علاوه بر این مردان علاقه بیشتری به انجام فعالیتهای با سرعت بالا دارند.
از طرف دیگر سلولهای مغزی یا نورونهایی که نیمکره چپ و راست مغز را به هم مرتبط میکنند در زنان چهار برابر مردان است. در حالی که مردان برای حل مشکلات خود به نیمکره چپ مغزشان اتکا دارند، زنان دستیابی مؤثرتری به هر دو نیمکره مغزیشان داشته و بنابراین از نیمکره سمت راست خود بیشتر استفاده میکنند. زنان در آن واحد قادرند بر بیش از یک مسئله تمرکز کنند و ترجیح میدهند تا در حین انجام چند فعالیت به حل مشکلات خود نیز بپردازند.
تفاوتهای روانی
اینگونه تفاوتها کمتر مشهود بوده و از اینرو توصیف آنها کمی دشوار است اما همین تفاوتهاست که بر شکلگیری و حفظ روابط کاری، دوستانه، ازدواج، احساس پدرانه و مادرانه تأثیرگذار است. تشخیص تفاوتهای شناختی، ادراکی، مباحثهای و انجام امور مهارتی امری دشوار است. از اینرو باعث بروز تنش، ناامیدی و مشکلاتی در روابط بین زنان و مردان شده است. در واقع این تصور و توقع که زن و مرد باید همانند یکدیگر بیندیشند، احساس یا عمل کنند، عامل بروز مشکلات است. دلیل تصورات متفاوت، درک حقیقتهای متفاوت نیست، بلکه کمبود آگاهی و وجود نداشتن درک متقابل است که تفاوتها و مشکلات را آشکار میکند.
چالش پیشروی مردان و زنان، آگاهی از هویت یکدیگر، پذیرش تفاوتها و زیستن با بهکارگیری کلیه مهارتهای شخصی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا باید از تفاوتها آگاه شده و سپس از سعی در تغییر طرف مقابل برای رفع نیازهای فردی اجتناب کرد. در زیر به برخی از این تفاوتها اشاره شده است.
مشکلات
زنان و مردان در مواجهه با مشکلات اگرچه اهداف مشابهی دارند، اما تصوراتشان متفاوت است، یعنی در حالی که هر دو قادرند مشکلات را بهخوبی حل کنند، اما فرآیند حل مشکل توسط آنها متفاوت است. برای بیشتر زنان، مشارکت و بحث راجع به یک مشکل، فرصتی را برای شناخت عمیق و همچنین تقویت رابطه با فردی که با او به گفتوگو مینشیند، فراهم میکند. زنان غالباً بیش از اینکه به حل مشکل بیندیشند، به نحوه حل آن فکر میکنند و به آن بها میدهند. برای آنها، حل مشکل عمیقاً بر احساس تنها بودن و یا مرتبط بودن آنها با دیگران تأثیرگذار است و فرآیند حل مشکل روابط آنها را تقویت و یا تضعیف میکند. این در حالی است که مردان در حل مسائل اینگونه نمیاندیشند و رفتار متفاوتی از خود نشان میدهند. برای اکثر مردان، حل یک مشکل، فرصتی برای نشان دادن حس رقابت، اراده و مشارکت در یک رابطه است. روش حل مشکل به اندازه حل مؤثر آن به بهترین حالت ممکن، اهمیت ندارد. مردان تمایل دارند تا در فرآیند حل مشکل برتری و ریاست داشته باشند و اغلب آشفته شده و مدتی که به حل مشکل مشغولند، کیفیت روابطشان کاهش مییابد.
تفکر
اگرچه زنان و مردان به نتایج مشابهی میرسند و تصمیمات مشابهی میگیرند، فرآیند مورد استفاده آنها متمایز بوده و در برخی موارد به دستاوردهای کاملاً متفاوتی میانجامد.
زنان متفکران غریزی هستند که منابع چندگانهای از اطلاعات را طی فرآیند تفکر درنظر میگیرند که میتوان از آنها با عناوین: همزمان بودن، ادراک عمومی و عناصر مرتبط با مسئله یاد کرد. زنان به محض شناخت مشکل آن را درنظر میگیرند. درک عمومی و جامعی از آن پیدا کرده و سپس عناصرداخلی مرتبط و وابسته به آن را پیدا میکنند. در این فرآیند زنان در معرض مغلوب شدن در برابر پیچیدگیهای موجود قرار داشته و گاهی در جداکردن تجارب شخصی از مسئله موجود، دچار مشکل میشوند.
مردان در یک زمان تنها قادرند بریک یا تعداد محدودی مشکل تمرکز کنند. توانایی آنها در مجزا ساختن مسائل شخصی از مشکلات زیاد است و از این رو پیچیدگی پیش روی آنها کاهش پیدا میکند. مردان ابتدا مشکل را شناخته و سپس آن را درنظر میگیرند. پس از آن دیدگاههای خطی و یا دنبالهای را پیش رو قرار داده و عناصر موجود در کار را کمتر به هم مرتبط میدانند و بیشتر وابسته میپندارند. از این رو گاهی عواملی را که برای یک راهحل موفق لازم و حیاتی است، ناچیز و بیاثر دانسته و برای آنها اهمیت زیادی قائل نمیشوند. یک مرد به جای اشاره مستقیم به مشکل بارها روی آن کار کرده و راجع به آن صحبت میکند.
اگرچه در شیوه تفکر زنان و مردان تفاوتهایی احساس میشود اما باید تأکید کرد با وجود همین تفاوتها گاهی تصمیمات مشابهی گرفته میشود. البته این امر نسبی بوده و مطلق به حساب نمیآید.
حافظه
زنان توانایی بازآوری حافظه بالاتری داشته و مؤلفههای احساسی در آنها قویتر است. علاوه بر این آنها قادرند تا تجاربی را که در آنها احساسات مشابهی به وجود آورده، با هم به خاطر آورند. مردان اتفاقات وابسته به عناصر، وظایف و فعالیتهای رخ داده در آنها را به خاطر میآورند. علاوه بر این تجارب عمیقی را که با رقابت یا فعالیتهای فیزیکی در ارتباط است آسانتر به یاد میآورند. به نظر میرسد عناصر شیمیایی و ساختاری در این تفاوتها نقش دارند. برای مثال هیپوکمپوس، ناحیهای که مسئولیت حافظه را در مغز به عهده دارد، نسبت به تستسترون در مردها و تغییر سطح استروژن و پروژسترون در زنان واکنشهای متفاوتی نشان میدهد. توانایی بازآوری خاطرات احساسی در زنان تا حدی به زمان سیکل آنها نیز بستگی دارد.
حساسیت
حساسیت موجود در زنان و مردان دلایل فیزیولوژیکی دارد. گفته میشود زنان نسبت به شرایط خطر و یا تهدید، واکنشهای شدیدتری از خود نشان میدهند. در زنان و مردان، سطح بالای تستسترون مستقیماً بر واکنشهای پرخاشگرانه و مرکز رفتاری مغز تأثیرگذار است. افزایش استروژن و پروژسترون در مردها، اثرات زنانه ایجاد میکند. از طرف دیگر، تغییر سطح استروژن و پروژسترون در زنان در طول سیکل آنها، جریانی از خاطرات و احساسات عمیق را در آنها به وجود میآورد. افزایش سطح تستسترون نیز حساسیت احساسی را کاهش داده، همدردی را تا حدی متوقف کرده و بیتفاوتی به اندوه و مشکل دیگران را افزایش میدهد.
درک متقابل
مسئولیت زنان و مردان در پذیرش یکدیگر برپایه تفاوتهای موجود بین آنهاست. این امر به معنی فداکردن و بیتوجهی به نیازهای فردی نیست، بلکه احترام و رعایت آنها در حد قابل قبول و بدون ایجاد تنش برای طرف مقابل است.
نقش مشاور
مشاور میتواند به زوجین در درک تفاوتها و احترام متقابل به یکدیگر کمک کند. اما نکته اینجاست که تنها درک تفاوتها کافی نیست، بلکه روش دستیابی به رابطه بهتر نیز مورد نیاز است. سوءتفاهم نتیجه توقعات غیرواقعی است که مسائل متعددی را در روابط ایجاد میکند. در واقع درک تفاوتها، درک عمیقتر از خود شخص است بهعنوان مثال هنگامی که یک مرد، شخصیت زن را تقدیر میکند، در واقع شخصیت واقعی خودش را بهتر شناخته و هنگامی که یک زن به هویت و خصوصیات یک مرد پی میبرد، شناخت بهتری از خود پیدا کرده است.
کسب و کار سالم و اصولی در اینترنت
:: موضوعات مرتبط:
عکس ، مطلب و ... ,
,
:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5